آنچه آقای دکتر یامین پور در این کتاب فرموده اند، می تواند مقدمه ای باشد برای درک وضع تفکر در دوران معاصر؛ با توجه به اینکه بدون رجوع به تفکر دوران مدرن، راه تفکر فلسفی دشوار خواهد بود. مهم آن است که بدانیم ما در اکنون تاریخی خود چه نیازی به آرا و اقوال متفکران جهان داریم، در این صورت است که فلسفه در جای خود «راه » است و نه آ گاهی از اندیشه های انتزاعی که جایی در جهان انسانی ندارد و منشا اثر نیست. برعکس، فلسفه می تواند روشن کند اکنون تفکر و علم در جهان چه وضعی دارد و انسان در اکنون تاریخی خود چه فهمی از خود دارد.
این کتاب، در مجموع متذکر جهانی است که باید خود را در آن احساس کنیم و نسبت خود را با خود و دیگران به جست وجو بنشینیم؛ به خصوص اگر بخواهیم جایگاه دین داری را در این نسبت دنبال نماییم. به میان آوردن مطالب در نسبت با حساسیت های شهید آوینی و دنبال کردن آن ها، امتیاز خاص این کتاب است تا معلوم شود، نه می توان از متفکران غربی، از دکارت گرفته تا هایدگر ، غافل بود و نه می توان تماما اندیشۀ خود را به آن ها سپرد و از حضور تار یخی خود بی تفاوت عبور کرد.
مرتبط با این کتاب