منشا نقاشی ناشناخته است. اولین ردپای تاریخ مهم این هنر در مصر می باشد. اما قبل از تمدن مصر، انسان در دوران نخستین احتمالا از رنگ در تزئینات استفاده می کردند و طرح انسان و حیوانات را بر روی استخوان و تخته سنگ می کشیدند. ردپای این هنر ابتدایی هنوز هم روی سفال، سلاح و ابزارهای سنگی غارها قابل مشاهده است.نشانه هایی از شکوفایی هوش انسان های اولیه را می توان به عنوان هنر در یک روش وابسته به باستان شناسی تلقی کرد. آنها تمایل را به رسیدن به یک هدف مشخص ترجیح می دادند، و تنها با دانش کافی در آن زمان درباره چگونگی انجام آن می اندیشیدند. اولین هدف این نقاشی دوران باستان ، بدون شک، تزیینات بود یعنی استفاده از فرم های رنگی تنها برای رنگ و شکل ها، همانطور که در طرح های سفال و یا طرح هایی بر روی چاقوهای سنگی یا سرنیزه ها ها نشان داده شده است, می باشد. هدف دوم تقلید از اشکال و رنگ ها در پیرامون انسانها ، حیوانات و مانند آن ها، برای بیان ایده ها یا نسبت دادنشان به اشیا اطرافشان بود. طرح یک خرس در غار یا یک ماموت احتمالا هدف ساکنان غار برای رساندن این پیام که با چه نوع هیولاهایی دست و پنجه نرم کرده اند بوده است. ما ممکن است فرض کنیم که این موارد جزو تصاویر تاریخی نخستین میباشد. این روش اولیه برای انتقال یک ایده، و به طور اساسی همانند نگارش نقاشی چند بعدی و نقاشی مصری ها است. تفاوت بین آنها فقط یک سیر تاریخی است. بنابراین در هنر انسان های اولیه دو بخش بزرگ نقاشی وجود دارد که تا به امروز وجود داشته است: یکی نقاشی تزیینی و دیگری نقاشی توضیحی. نقاشی های تزئینی معمولا بیان کننده ایده هایی غیر از خطوط هماهنگ و رنگ های مرتیط با آن نیستند که موضوع بحث ما نیست وتنها جلوه ای هنری از نقاشی های توضیحی است. اما در برخورد با آن باید در نظر داشت که نقاشی آشکارا همیشه یک اثر تزئینی کم و بیش همراه با آن بوده است که مستلزم توضیحات بیشتری است.
مرتبط با این کتاب

نظرات کاربران
هنوز نظری برای این کتاب ثبت نشده است.