جامعه مهدوی : پیام های حضرت مهدی (عج) به دولت‌ مردان و مسئولان

جامعه مهدوی : پیام های حضرت مهدی (عج) به دولت‌ مردان و مسئولان

قیمت : ۵۸,۰۰۰ ریال
احمد بن اسحاق بن سعد اشعری می گوید:
«دخلت علی ابی محمد الحسن العسکری و انا ارید ان اساله عن الخلف من بعده، فقال لی مبتدئا: یا احمد ابن اسحاق! ان الله تبارک و تعالی لم یخل الارض منذ خلق آدم و لا یخلیها الی ان یقوم الساعه، من حجه لله علی خلقه، به یدفع البلاء عن اهل الارض، و به ینزل الغیث و به یخرج برکات الارض.
قال: فقلت: یابن رسول الله! فمن الخلیفه و الامام بعدک؟ فنهض مسرعا فدخل البیت، ثم خرج و علی عاتقه غلام کان وجهه القمر لیله البدر من ابناء ثلاث سنین، و قال: یا احمد بن اسحاق! لولا کرامتک علی الله و علی حججه ما عرضت علیک ابنی هذا، انه سمی رسول الله و کنیه الذی یملا الارض قسطا و عدلا کما ملئت ظلما و جورا". یا احمد ابن اسحاق! مثله فی هذه الامه مثل الخضر و مثله مثل ذی القرنین، و الله لیغیبن غیبه لاینجو من الهلکه فیها الا من ثبته الله تعالی علی القول باماته و وفقه للدعاء بتعجیل فرجه.
قال احمد بن اسحاق: فقلت له: یا مولای! فهل من علامه یطمئن الیها قلبی؟ فنطق الغلام بلسان عربی فصیح فقال: انا بقیه الله فی ارضه و المنتقم من اعدائه، فلا تطلب اثرا بعد عین ...»؛
«بر ابومحمد حسن عسگری وارد شدم و می خواستم از او در باره جانشین بعدش سوال کنم. حضرت ابتدا به سخن کرده و فرمود: ای احمد بن اسحاق! همانا خداوند تبارک و تعالی زمین را هنگام خلقت آدم تا کنون از حجت بر خلق از جانب خود، خالی نگذاشته و تا روز قیامت نیز خالی نخواهد گذاشت، و به اوست که بلاها را از اهالی زمین دفع می کند و باران می بارد و برکات زمین را بیرون می ریزد.
او می گوید: عرض کردم: ای فرزند رسول خدا! جانشین و امام بعد از شما کیست؟ حضرت سریعا برخواست و داخل اتاق شد، سپس بازگشت در حالی که بر روی دوش او کودکی سه ساله همانند ماه شب چهارده بود. حضرت فرمود: ای احمد ابن اسحاق! اگر حرمت تو نزد خدا و حجت هایش نبود این فرزندم را به تو نشان نمی دادم، همانا او هم نام رسول خدا(ص) و هم کینه اوست و زمین را پر از داد و عدل خواهد کرد همان گونه که از ظلم و جور پر شده باشد. ای احمد بن اسحاق! مثل او در این امت مثل خضر و ذوالقرنین است، به خدا سوگند! او به طور حتم غیبتی خواهد کرد که در آن از هلاکت نجات پیدا نخواهد کرد مگر کسی که خداوند متعال او را بر اعتراف به امامتش ثابت قدم گرداند و او را موفق برای دعا به تعجیل فرجش کند.
احمد بن اسحاق می گوید: به حضرت عرض کردم: ای مولای من! آیا نشانه ای است که قلبم به آن اطمینان پیدا کند؟ در این هنگام بود که آن کودک به زبان عربی فصیح به سخن آمد و فرمود: من بازمانده خداوند در روی زمین و انتقام گیرنده او از دشمنانش می باشم، پس بعد از این دیدار به دنبال اثری از من مباش ...».
مرتبط با این کتاب

نظرات کاربران
هنوز نظری برای این کتاب ثبت نشده است.