آنچه مدیران مدارس باید درباره مدیریت بدانند

آنچه مدیران مدارس باید درباره مدیریت بدانند

قیمت : ۸۰,۰۰۰ ریال
در کتاب آنچه مدیران مدارس باید درباره مدیریت بدانند، تالیف شهلا رضایی، با یکی از عوامل استرس آفرین سازمانی که تعارض در نقش است آشنا می‌شویم و می‌آموزیم که اگر آموزش کافی نباشد، ابهام در نقش حاصل می‌شود. پس باید شرایط را در سازمان به گونه‌ای فراهم کرد که همه و مخصوصا مدیر به نقش‌های خود واقف شوند.
امروزه شاهد تغییرات اساسى و سریع در جوامع و سازمان‌ها هستیم. این تغییرات در ابعاد مختلف فرهنگى، اقتصادى، اجتماعى، سیاسى، توانایى‌ها و تمایل انسان‌ها و تکنولوژى است. محققان و مدیران جوامع و سازمان‌هاى پیشرفته به این نتیجه رسیده‌اند که مهم‌ترین عامل موثر در تغییرات و رشد و توسعه سازمان‌ها برنامه‌ریزى و آموزش و بهبود توانایى‌هاى نیروى انسانى و توسعه فرهنگ جامعه و سازمان‌هاى آن است. در واقع نیروى انسانى عاملى استراتژیک تلقى مى‌شود.
مدیریت منابع انسانى امروزه به عنوان مهم‌ترین دانش در سازمان‌ها و مجموعه مهارت‌هاى مدیران در نظر گرفته مى‌شود. دانش مدیریت منابع انسانى در کشور جمهورى اسلامى ایران به لحاظ این که رشد و تعالى انسان‌ها به عنوان مهم‌ترین هدف بر شمرده مى‌شود از اهمیت مضاعف برخوردار است.
کتاب آنچه مدیران مدارس باید درباره مدیریت بدانند داراى پنج فصل با ساختارى معین است و حاصل پایان نامه دانشجویی با عنوان نقش آموزش سیار بر مهارت‌های ادراکی مدیران مدارس است.
در بخشی از کتاب آنچه مدیران مدارس باید درباره مدیریت بدانند در مورد نئو کلاسیک و نوع دوستی صنعتی می‌خوانیم:
تا ربع دوم قرن بیستم، نظریه‌های کلاسیک و به ویژه اصول عقاید تیلور در مدیریت سازمان‌های دولتی و خصوصی اروپا و آمریکا نقشی قاطع داشت. اما طولی نکشید که نهضت رفتارگرایی یا اصول روابط انسانی در آمریکا تحت رهبری التون مایو شروع شد. با توجه به کثرت مطالعات و بررسی‌های مختلفی در این زمینه بعمل آمده است، خلاصه کردن نظریه‌های مکتب رفتارگرایی کار دشواری است. در نوشته‌های جدید، نظریه‌های مزبور تحت عنوان «نظریه‌های نئوکلاسیک» مورد بحث واقع شده است.
به نظر پیروان مکتب رفتارگرایی، مفروضات کلاسیک‌ها درباره چگونگی رفتار کارکنان در سازمان رسمی بسیار ساده و خارج از واقعیات عینی است، و به همین دلیل کاربرد نظریه‌های کلاسیک در سازمان‌های وسیع امروزی محدود است.
به عبارت دیگر، کلاسیک‌ها فرد را «انسان اقتصادی» فرض می‌کردند که صرفا تحت تاثیر انگیزه‌های مادی قرار می‌گیرد، و بدین ترتیب به نظر آنان فرضیات منطق اقتصادی در مورد انگیزش و توجیه رفتار فرد در سازمان‌ها کافی است، در حالی که پیروان مکتب رفتارگرایی با استفاده از علوم رفتاری (مانند روانشناسی، جامعه شناسی، مردم شناسی و سایر رشته‌های علوم اجتماعی) در مقیاس وسیع نشان دادند که موضوع انگیزش افراد بشر امر پیچیده‌ای است که تنها با تحقیق از دیدگاه علوم رفتاری قابل درک است، و از این رو بررسی عوامل مختلفی که در چگونگی رفتار سازمانی افراد موثر است برای پی بردن به علل قلت بازدهی کار آنان بسیار مهم است و تنها بدینوسیله است که می‌توان در کشف علل قلت بازدهی و برطرف کردن آن‌ها از طریق انگیزش، کارآئی سازمانی را بالا برد.

بدین ترتیب، بررسی سازمان در چهارچوب علوم رفتاری، موجب شد که ابعاد تازه‌ای به تئوری، مفاهیم و متودولوژی تحقیق در بررسی‌های سازمانی افزوده شود.
مرتبط با این کتاب

نظرات کاربران
هنوز نظری برای این کتاب ثبت نشده است.