مدیریت به سبک ژاپنی

مدیریت به سبک ژاپنی

ناشر : سفیر قلم
قیمت : ۱۵۰,۰۰۰ ریال
کتاب مدیریت به سبک ژاپنی: رمز موفقیت و پیشرفت ژاپنی‌ها، نوشتۀ محمد صادقی سیار، به مطالعات و پژوهش‌های صورت‌گرفته در خصوص موفقیت شرکت‌های ژاپنی می‌پردازد. این‌که سه نوع ویژگی سازمانی، باعث غلبه شرکت‌های ژاپنی بر رقبای غربی آن‌ها شده است: 1- ویژگی‌های سازمانی 2- مدیریت یکپارچه 3- فضای مبتنی

مدیریت یکی از پایه‌های چهارگانه توسعه در کنار سه پایه «فرهنگ برای خواستن»، «دانش برای دانستن» و «فناوری برای توانستن» است که شدن را میسر می‌سازد. مدیریت قبل از این‌که یک علم باشد، هنر است؛ هنر را نیز بدون استعداد نمی‌توان فرا گرفت. برخی معتقدند که ژاپنی‌ها استعداد خدادادی در مدیریت دارند و اصولا علم را از دیگران می‌گیرند ولی خود مدیریت می‌نمایند؛ به‌نظر می‌رسد با توجه به سوابق این کشور شاید تا حدودی این نظر قابل قبول باشد.
اصولا اگر دانش (knowledge) را به سه قسمت Know how, Know Whats, know why تقسیم کنیم، مدیریت آمریکایی در اولی، اروپایی در دومی، و مدیریت ژاپنی در سومی قوی‌تر از دیگران هستند. در واقع، در اولی مقصد و چرایی امور مشخص می‌شود، در حالی که در دومی راه و مسیر رسیدن به مقصد، و در سومی چگونه راه رفتن و طی کردن مسیر تعیین می‌گردد. اصولا مادر روش‌های مدیریت ژاپنی را باید روش‌های آمریکایی دانست؛ البته این پیروی هم‌چنان ادامه دارد. روش‌های مدیریتی سایر کشورها (به ویژه آمریکا و اروپا) همیشه مورد استفاده ژاپنی‌ها بوده و هست؛ اما نکته قابل توجه این است که آنچه ژاپنی‌ها با آموخته‌های خود از دیگران انجام می‌دهند، بومی‌سازی این آموزه‌ها با توجه به شرایط خود در ژاپن می‌باشد. در این کتاب برآنیم تا گوشه‌ای از روش‌های مدیریت ژاپنی، با نگاهی به دلایل رشد و پیشرفت این کشور را بیان کنیم.
توسعه موفق شرکت‌های ژاپنی در پهنه اقتصاد بین‌المللی ظرف مدت سه دهه از اوایل دهه 1960 تا اواخر دهه 1990 و برتری این شرکت‌ها در زمینه فعالیت‌های تولیدی و تجاری باعث انتشار کتاب‌ها، و انجام تحقیقات و مطالعات گسترده‌ای در زمینه سیاست‌های اجرایی و دلایل این پیشرفت شد. مطالعات و پژوهش‌های صورت گرفته در خصوص موفقیت شرکت‌های ژاپنی معطوف به سه نوع ویژگی سازمانی است که باعث غلبه شرکت‌های ژاپنی بر رقبای غربی آنها شده است:
یکی از ویژگی‌های مدیریتی سازمان‌ها و شرکت‌های خودروسازی در کشور ژاپن، وجود حس مشترک بین تمام کارکنان و مدیران آن‌هاست. در صورت سوددهی و موفقیت شرکت، تمام کارکنان و عوامل مدیریتی آن، خود را در این موفقیت سهیم می‌دانند و بالعکس اگر شرکت به زیان‌دهی برسد، همه خود را مسئول و مقصر می‌دانند. این نوع تفکر سازمانی باعث شده است همه خود را در آینده شرکت سهیم بدانند.
در مجموع مدیریت به شیوه ژاپنی، الگوی خودروسازان جهان شده است؛ البته این به معنای آن نیست که ژاپنی‌ها فاقد سیاست‌های رقابتی هستند. راهبردهای رقابتی صنعت خودروی ژاپن به کشورهایی نظیر ممالک آسیایی که از نظر فرهنگی شباهت‌هایی با آن کشور دارند، قابل انتقال است ولی در بسیاری از موارد با خودروسازان کشورهای اروپایی و امریکایی همخوانی ندارد، چون فرهنگ غربی و شرقی در زمینه روابط انسانی تفاوت‌های فاحشی دارد.
مرتبط با این کتاب

نظرات کاربران
هنوز نظری برای این کتاب ثبت نشده است.