معرفی کوتاه:
نوشته‌های برجسته‌ی فرانسیس بیکن در خصوص موضوعاتی چون خشم و جاه طلبی،حسادت و فرمانروایی و تاکید او بر برهان، استدلال و تحلیل منطقی او را بعنوان بنیانگذار تفکر علمی نوین معرفی کرده‌اند.
توضیحات:
«در باب امپراطوری» نوشته فرانسیس بیکن(1626-1561)، فیلسوف، سیاستمدار و اندیشمند انگلیسی است.
در بخشی از کتاب می‌خوانیم:
داشتن آرزوی اندک و بیم بسیار‌، حال ناخوشایندی است و به طور معمول، شاهان چنین حالی دارند و در عین در اوج بودن، در طلب آمال خویش‌اند و این باعث بیماری بیشتر ذهن آن‌ها می‌شود و نمود‌های فراوان آن، مخاطرات و شبهه‌هایی است که ذهنشان را مکدر می‌سازد. این نیز یکی از تاثیراتی است که اسکریپچر از آن سخن می‌گوید؛ اینکه قلب شاهان نفوذ ناپذیر است. حسادت بسیار و نبود آرزویی خاص، که باقی آرزو‌ها را به نظم آورد و مرتب سازد، قلب هر فردی را دور از دسترس و بیمار می‌سازد. از این رو شاهان، اغلب برای خود آرزو می‌تراشند و قلب خویش را معطوف بازیچه‌ها می‌سازند. گاهی معطوف یک بنا، گاهی معطوف یک دستور، زمانی پیشی گرفتن از کسی و زمانی تعالی در یک هنر یا یک شاهکار- مانند نرون در نواختن چنگ، دومیتیان در چیره‌دستی در تیراندازی، کومودودس در شمشیر بازی و کاراکالا در ارابه رانی و شبیه آن. این برای کسانی که از قاعده‌ی آن آگاهی ندارند قابل باور نیست: ذهن بشر بیشتر با منفعت بردن از چیز‌های کوچک شاداب و تازه می‌گردد تا تکیه زدن بر جایگاهی بزرگ. شاهد بوده‌ایم که شاهانی که در سالهای نخست، فاتحانی خوش اقبال بوده‌اند بدین علت که امکان پیشرفت‌ جاودان وجود ندارد و بایستی مانع و سدی برای اقبال آن‌ها موجود باشد؛ در سال‌های پایانی به خرافه و اوهام روی می‌آوردند؛ زیرا آنکس که به پیشرفت خو کرده و به مانعی برخورد می‌کند از مطلوب خویش جدا می‌افتد و دیگر، آن کس که بود، نیست. حال، به خلق و خوی راستین فرمانروایان می‌پردازیم که نادر است و کنترل آن دشوار، زیرا خلق خوب و بد هر دو آمیزه‌ای از تضاد‌هاست. اما آمیختن تضاد‌ها یک چیز است و تعامل آن‌ها چیزی دیگر.
مرتبط با این کتاب

نظرات کاربران
هنوز نظری برای این کتاب ثبت نشده است.