معرفی کوتاه:کتاب حاضر، از مجموعه «داستان‌های مدرن کلاسیک» در بردارنده نه داستان آلمانی قرن 20 م ، اثر «رابرت موزیل» (18801942م) است. در این نه داستان و مقاله، نویسنده به توریست‌ها، سنگ‌های یادبود و داستان‌هایی از جن و انفجارها، غم و تاثیر ناشی از مرگ کوچک و جنگ محال علیه نیروی حشره‌کش می‌پردازد. عنوان داستان‌ها عبارتند از: «کاغذ مگس‌کش»، «جزیره هی میمون»، «ماهی‌گیر در دریای بالتیک»، «گوسفندان، از دیدی دیگر»، «در تابوت»، «یادبودها»، «توکا» و... . داستان «کاغذ مگس‌کش» شرح و توصیف گرفتار شدن مگسی به سمی کشنده است که به طور جزئی، تمامی اعمال مگس هنگام گیر افتادن در سم چسبناک توصیف شده است.
رابر موزیل با نثری عالی صحنه هایی مملو از جزئیات فراوان و نمادهایی سمبلیک با زیبایی خاص و منحصر به فردی خلق کرده است. در این نه داستان و مقاله به توریست ها و سنگ های یادبود داستانهایی از جنگ و انفجارها و غم و تاثر ناشی از مرگی کوچک و جنگ محال علیه نیروی کاغذ حشره کش می پردازد.

توضیحات
«کاغذ مگس‌کش» نوشته رابرت موزیل(1942-1880)، نویسنده اتریشی است و 9 داستان کوتاه از این نویسنده را در بر دارد.
در بریده‌ای از داستان «کاغذ مگس‌کش» می‌خوانیم:
«کاغذ مگس کش سمی حدودا سی و پنج سانتمیتر طول و بیست سانتیمتر عرض دارد؛ رویش سم چسبناک زرد رنگی مالیده شده و از کانادا می‌آید. وقتی مگس رویش فرود می‌آید - خیلی مشتاقانه این کار را انجام نمی‌دهند، حتی تا حدودی غیر معمول است چون تعداد زیادی مگس از قبل آنجا یند - ابتدا از ناحیه‌ی بیرونی‌ترین مفصل پایش گیر می‌کند. یک حس آزار دهنده‌ی آرام. مثل اینکه هنگام راه رفتن در تاریکی پای برهنه‌ی خود را روی چیزی بگذاریم، چیزی به سادگی یک مایع گرم و نرم و غیر قابل اجتناب، و در عین حال چیزی که ذره ذره ماهیت پر هیبت انسان در آن جاری می‌شود، به دید ما مثل دستی که کاملا اتفاقی آنجا بوده و با پنج انگشت نامحسوس ما را محکم می‌گیرد.
محکم و براق بر جای خود می‌ایستند. مثل چلاق‌هایی که وانمود می‌کنند سالم‌اند یا مثل سربازهای پیرو از کار افتاده (با پاهای کمی خمیده مثل آنکه روی لبه‌ی تیزی ایستاده باشند) خود را ایستاده نگه می‌دارند. نیروی خود را جمع کرده و به وضعیتشان فکر می‌کنند. بعد از چند ثانیه تصمیمی تاکتیکی می‌گیرند و شروع به انجام آنچه در توان دارند می‌کنند. وزوز و تلاش برای کشیدن خود؛ این تلاش عصبی را ادامه می‌دهند تا خستگی، آنها را مجبور به توقف کند. نفسی می‌گیرند و دوباره شروع می‌کنند. اما فاصله‌ی بین دو تلاششان طولانی‌تر می‌شود. همانجا می‌ایستند و من حس می‌کنم که چقدر ناتوان‌اند. بخاری گیج کننده از پایین بلند می‌شود. زبانشان مانند چکشی کوچک کورمال کورمال به دنبال چیزی می‌گردد.»
مرتبط با این کتاب

نظرات کاربران
هنوز نظری برای این کتاب ثبت نشده است.