درباره کتاب
تمامی علوم یک هدف دارند و آن کشف اصول طبیعت است. ما اصول دوران‌ها و کارکردها را می‌دانیم اما تاکنون به ندرت اتفاق افتاده که به تصوری در باب خلقت نزدیک شویم. امروزه از جاده حقیقت بسیار به دور افتاده‌ایم و همین منجر به این شده که بزرگان دینی به مباحثه درافتند و از یکدیگر متنفر شوند و متفکرین‌مان لب فرو بندند و شیوه‌ای سبک‌سرانه در پیش گیرند. اما برای قضاوت کردن، مجردترین حقیقت، کاربردی‌ترین حقیقت است. هنگامی که نظریه‌ای حقیقی روی می‌نماید، خود باید گواهی بر حقانیت خویش باشد و بدین گونه می‌توان آن را محک زد که قادر به توضیح تمام پدیده‌ها باشد. امروزه بسیاری در این اندیشه‌اند که چیزهای فراوانی نه تنها توضیح داده نشده بلکه اصولا غیر قابل توضیح‌‌اند، مواردی چون زبان، خواب، جنون، رویاها، جانوران، جنسیت.
از منظر فلسفی، جهان مرکب از طبیعت و روح(3) است. اگر از این منظر بنگریم پس تمام جهان هستی منفک از ماست و سخن فلسفه بدین معناست که جهان "نفس من" نیست بلکه طبیعت و فن(4) است، و تمام انسان‌ها و جسم من می‌بایست در زیر گروه طبیعت، قرار گیرد. برای برشمردن ارزش‌های طبیعت، از این کلمه[طبیعت] در هر دو معنای معمول و فلسفی آن بهره خواهم گرفت.
مرتبط با این کتاب

نظرات کاربران
هنوز نظری برای این کتاب ثبت نشده است.