برف های کلیمانجارو

معرفی کوتاه:کتاب متشکل از هفت داستان کلاسیک است با این مشخصات" :گروگان/ سی .اس .فوستر"، "میهمان/ آلبر کامو"، "عروسک جادویی/ پل کابیکو"، "ببر خفته/ تامس ولف"، "بید مجنون کوچک/ فرانسیس تاورز"، "برف‌های کیلمانجارو/ ارنست همینگوی "و "زندگی کوتاه و خوش فرانسیس مکامبر/ ارنست همینگوی ."برای مثال در دو داستان اخیر، "همینگوی "برآن است با تصویری روشن و دقیق با بیان فشرده از کوتاهی عمر و زندگی انسان و فرصت بسیار اندکی که در اختیار اوست، پرده بر دارد .او می‌خواهد پشیمانی انسان را از اعمالی نشان دهد که می‌بایست آن را انجام می‌داده، اما به دلایل مختلف از آن سرباز زده است .همینگوی در "برف‌های کیلمانجارو " از زبان "هری "آرزو می‌کند کاش می‌توانست تمام آنچه در طول عمر تجربه کرده در یک جمله کوتاه بیان کند، زیرا وقت تنگ است و مرگ نزدیک و فرصتی برای قصه باقی نیست ...
درباره کتاب
کلیمانجارو کوه برف‌پوشی‌ است به ارتفاع 6570 متر که بلند‌ترین قله‌ی آفریقاست. قله‌ی غربی آن نگایه نگای ماسایی نام دارد. نزدیک قله‌ی غربی لاشه‌ی خشکیده و یخ‌زده‌ی پلنگی افتاده است. معلوم نیست پلنگ در آن ارتفاع چه می‌کرده و دنبال چه بوده.
توضیحات
ارنست میلر همینگوی ( 1961- 1899)، نویسنده امریکایی برنده نوبل ادبیات است.
وی از پایه‌گذاران یکی از تاثیرگذارترین انواع ادبی، موسوم به «وقایع‌نگاری ادبی»، شناخته می‌شود.
«برف‌های کیلیمانجارو» درد و رنج مردی زخمی به نام هری را که پایش قانقاریا گرفته شرح می‌دهد. او در این داستان دردهای مادی و معنوی هری را به تصویر کشیده و خاطرات گذشته‌اش را در لحظه‌های رهایی از درد بیان کرده‌ است. این داستان تلفیقی از دردمندی آدمی و بی رحمی طبیعت است.
بر اساس این داستان یک فیلم سینمایی در 1952 ساخته شده است.