اسلام و آزادى بردگان

معرفی کوتاه
در این کتاب چه می خوانید
به آنها که بیدارند و از این که دیگران
در خواب بمانند رنج می برند
اسلام و آزادی بردگان، ص: 3
بنام خدا
غالبا سوال می شود مذاهب (منظور مذاهب واقعی است نه ساختگی) چه ارمغانی برای جهان بشریت آورده اند؟
پاسخ این سوال برای آنها که به برنامه های پیامبران آشنا هستند چندان پیچیده نیست، اما در عین حال شرح آن از حوصله کتاب کوچکی همانند این کتاب خارج است، با این حال کوشش شده است که در این جا به دو قسمت از فرآورده های مذهب اشاره شود و بقیه را به کتاب مشروح دیگری که به خواست خدا پیرامون «انگیزه های پیدایش مذهب» انتشار خواهد یافت و قسمت عمده پیش نویس آن آماده شده است، موکول می کنیم.
اما دو مساله ای که در این کتاب مطرح می گردد، نخست چگونگی آزادی تدریجی بردگان در سایه مذهب است و دوم نقش موثری که مذاهب در جنبش های علمی و فرهنگی و فلسفی دارند، می باشد.
امید است مطالعه این کتاب برای عموم مخصوصا جوانان تحصیل کرده مفید و سودمند باشد.
اسلام و آزادی بردگان، ص: 40
بی حساب این دانشمندان کشف از ایمان آنها به یک نظام کلی در این جهان می کند و کسی که ایمان به این نظام کلی داشته باشد حتما ایمان به علم و دانش مبدا این جهان خواهد داشت.
دنباله سخن آقای انیشتین را ملاحظه کنید او می گوید: (دقت بفرمایید).
ولی آن چیزی که به فداکاران و جانبازان قرون علی رغم شکست ها و ناکامی های داخلی توان می دهد تا بار دیگر به پای خیزند و جهاد کنند، این احساس مذهبی مخصوص است.
بعد انیشتین از یکی از معاصرانش نقل می کند، می گوید: یکی از معاصران گفته است (این جمله مخصوصا برای دانشجویانی که در رشته های مختلف علوم طبیعی مطالعه می کنند ارزشمند است).
در این عصر ماده پرستی فقط کارگران جدی و واقعی علوم، آنهایی هستند که دارای احساسات مذهبی عمیق باشند!
یعنی ایمان به این نظام داشته باشند و دنبال اسرار این نظام بروند، اگر ایمان به نظامی نبود دنبال آن هم کوشش نخواهد شد.
سالها آقای «مترلینگ» زحمت می کشد نظام زندگی مورچگان را پیدا بکند، 20 سال زحمت کشید و کتاب مورچگان را نوشت، چرا 20 سال این دانشمند زحمت می کشد؟
برای این که معتقد است زندگی مورچگان نظامی دارد، برنامه و نقشه ای دارد، باید آن نظام را پیدا کرد شخصی که ایمان به وجود نظامی در این جهان هستی دارد حتما ایمان دارد که مبدا این جهان هستی دارای علم و دانش است، چون بدون علم و دانش ایجاد این نظم ممکن نیست.
مى‌دانیم یکى از نخستین دسته‌هایى که به پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله ایمان آوردند بردگان‌ بودند؛ زیرا که آزادى خود را در آیین جدید مى‌جستند و شخصیت اجتماعى خود را در پرتو آن باز مى‌یافتند.
اما با این حال بعضى از کسانى که عادت دارند از دور قضاوت کنند به اسلام حمله مى‌کنند که اگر اسلام آیین الهى است چرا بندگى و بردگى را تصویب کرده، و مالکیت بشر را بر بشر و بالنتیجه جنایات ناشى از آن را صحه گزارده است؟!
در این بین «کمونیست‌ها» که دل سوخته‌ترى براى خلق رنجبر دارند! بیشتر روى این موضوع فشار مى‌آورند به خصوص این که مى‌بینند ممکن است از این موضوع به عنوان یک حربه برنده تبلیغاتى، براى مشوش کردن اذهان جوانان مسلمان استفاده کرد، و از این راه روح دینى و اسلامى را در آنان تضعیف کرد.
براى روشن ساختن ارزش این حملات و تشریع نظریه اسلام درباره «برده‌ها» باید موضوعات زیر را مورد بررسى قرار دهیم:
1- برده یعنى چه؟
2- دورنماى سیر بردگى در تاریخ بشر
3- نظریه اسلام درباره برده‌ها
4- آخرین اشکال‌
***
1- برده یعنى چه؟
1- «برده» یا «بنده» انسانى است که تمام اختیاراتش به دست دیگرى سپرده شده و مانند سایر متاع‌ها خرید و فروش مى‌گردد، و مالک مجاز است به دلخواه خود هرگونه تصرفى در آن بکند.
البته همانطور که حدود اختیارات و تصرفات مردم در املاکشان به اختلاف محیطها، و قوانین عمومى و خصوصى ملت‌ها، تفاوت پیدا مى‌کند، حدود تصرفات مالکین در بنده‌ها نیز به اختلاف ازمنه ومحیطها تطورات زیادى به خود گرفته است.
بعضى از ملل، به اندازه‌اى در موضوع برده‌ها قساوت و خشونت به خرج مى‌دادند که حتى حق دفاع طبیعى را از برده‌ها سلب کرده بودند مثلا عده‌اى از «یونانى‌ها» معتقد بودند اگر کسى به بنده‌اى حمله کند او حق ندارد عکس العملى از خود نشان بدهد و مطلقا (در مقابل آقا و غیر آقا) باید دست از پا خطا نکند و به اصطلاح پشت به کتک بدهد!
«اسپارت‌ها» مى‌گفتند: اگر کسى غلامى را آزار کند و دشنام دهد، غلام حق ندارد به دادگاه و محکمه‌اى شکایت کند! و به قول «منتسکیو» نویسنده «روح القوانین‌» غلامان اسپارتى به قدرى بدبخت بودند که نه تنها غلام یک نفر، بلکه غلام تمام افراد جامعه محسوب مى‌شدند، و هر کس بدون ترس از قانون مى‌توانست هر قدر بخواهد غلام خود یا دیگرى را آزار و شکنجه دهد! البته در اجتماعاتى که کشتن غلامان بدون هیچ‌