معرفی کوتاه:کتاب حاضر، رمانی فارسی است که با زبانی ساده و روان و بیان جزئیات لازم نگاشته شده است. نویسنده با پرداخت مناسب شخصیت‌ها و توصیف عمیق‌ترین احساسات و افکار آن‌ها و همچنین بابیان دقیق جزئیات صحنه‌ها، خواننده را از ابتدا تا انتهای کتاب با خود همراه می‌سازد. در داستان می‌خوانیم: «گروهی از مسافران یک کشتی سیاحتی، قهرمان شطرنج جهان را به مبارزه می‌طلبند. در ابتدا آن‌ها شکست می‌خوردند، تا این‌که توسط یک غریبه از میان جمعیت راهنمایی می‌شوند، مردی که برای برد دست به مخاطره می‌زند». شطرنج یکی از داستان‌های تحسین‌شده «تسوایگ» است که تصویر شدیدا تاثیرگذار و درعین‌حال آزاردهنده از وسواس فکری و بهای نبوغ ارائه می‌دهد..اشتفان تسوایک وقتی قدرت روزافزون و تسلط هولناک و وحشتناک نازی ها را به چشم دید، در سال 1934 دیگر نتوانست طاقت بیاورد و در نهایت در سال 1938 اتریش را به مقصد لندن ترک کرده و در آنجا ماندگار شد.
تسوایک گمان می کرد که دیگر نخواهند گذاشت آزادانه فکر کند و بنویسد و پیش از مرگ رمان شطرنج را نوشت و آن را در کشوی میز خود پنهان کرد و هرگز گمان نمی کرد که این رمان بعد از مرگ او چاپ و در کنار آثار ارزشمند و برجسته ادبیات جهان قرار خواهد گرفت.

درباره کتاب
گروهی از مسافران یک کشتی سیاحتی قهرمان شطرنج جهان را به مبارزه می طلبند. در ابتدا آنها شکست می خورند تا اینکه توسط یک غریبه از میان جمعیت راهنمایی می شوند. مردی که برای برددست به مخاطره می زند. شطرنج یکی از داستان های تحسین شده تسوایگ است که تصویری شدیدا تاثیرگذار و در عین حال آزاردهنده از وسواس فکری و بهای نبوغ ارائه می دهد.

توضیحات
«شطرنج» اشتفان تسوایگ(1942-1881)، نویسنده اتریشی است که در زمان قدرت گرفتن نازی‌ها به لندن مهاجرت کرد. داستان شطرنج درباره مسافران یک کشتی است که با یک قهرمان شطرنج مسابقه می‌دهند. این رمان پس از مرگ توایگ منتشر و تبدیل به اثری کلاسیک و ماندگار شد.
در بریده‌ای از کتاب می‌خوانیم:
«هیاهوی همیشگی بر عرشه‌ی عظیم کشتی بخار مسافربری که نیمه‌شب نیویورک را به مقصد بونئوس آیرس ترک می‌کرد، در جریان بود. کسانی که از راه‌های دور و نزدیک برای بدرقه‌ی دوستان‌شان آمده بودند، به هل دادن و تنه زدن مشغول بودند؛ تلگراف‌رسان‌های کلاه به سر کناره‌ها را به اشغال خود در آورده بودند و سرهای‌شان را توی تالار‌ها می‌کردند و نام‌هایی را صدا می‌زدند؛ چمدان‌ها و گل‌ها به روی عرشه می‌آمدند؛ بچه‌های فضول از پله‌ها بالا و پایین می‌رفتند و در این اثنی هم گروه موسیقی جنگ کشتی بی‌وقفه به نواختن ادامه می‌داد. من کمی دورتر از این غوغا، روی عرشه‌ی مسافران ایستاده و مشغول حرف زدن با آشنایی بودم که ناگهان چند فلاش شدید دوربین در نزدیکی‌مان زده شد. به نظر می‌رسید که خبرنگاران در آخرین لحظات پیش از عزیمت کشتی، مشغول مصاحبه و عکاسی از شخصی مشهور هستند. دوستم به آن سمت نگاهی انداخت و لبخندی زد. «آه، گویا یک همسفر نادر در کشتی‌تان دارید. او چتویک است.» و از آنجا که مشخص بود این اطلاعات برای من ناکافی‌ست، بیشتر توضیح داد. «میرکو چتویک. قهرمان شطرنج جهان. او در سری مسابقات ساحل شرقی تا ساحل غربی آمریکا شرکت داشته و حالا دارد به آرژانتین می‌رود تا در آنجا به فتوحاتی تازه دست پیدا کند.»
در واقع من نام آن قهرمان جهانی کم سن و سال را به یاد داشتم و حتی برخی از جزئیات کارنامه‌ی درخشانش را نیز می‌دانستم. دوستم، که نسبت به من بیشتر اهل خواندن روزنامه‌ بود، توانست سیر تا پیاز ماجرا را برایم تعریف کند. حدود یک سال پیش، چتویک به طور ناگهانی در رده‌ی بالاترین اساتید مجرب هنر شطرنج قرار گرفته بود.»
مرتبط با این کتاب

نظرات کاربران
هنوز نظری برای این کتاب ثبت نشده است.