درباره کتاب
امروز پنج سالم شد. دیشب که می‌رفتم تو کمد بخوابم چهار سالم بود، ولی وقتی توی تاریکی، تو رختخواب بیدار شدم، پنج سالم شده بود، اجی مجی لاترجی. قبلش سه سالم بود، بعد دو، بعد یک، بعد صفر. «من منفی ساله هم بودم؟»
ماما خودش رو کش و قوس می‌ده و می‌گه: «ها؟»
«اون بالا تو بهشت. یعنی منفی یه ساله، منفی دو ساله، منفی سه ساله بودم؟»
«نه، تا نیای این پایین شماره‌ها شروع نمی‌شن.»
«از تو پنجره سقفی می‌دیدم که همیشه ناراحت بودی. تا وقتی که بالاخره اومدم تو دلت.»
توضیحات
«مقدس آن‌چیزی است که احساس می‌کنی، شجاعت آن‌چیزی است که انجامش می‌دهی.»
«اتاق» نوشته اما داناهیو(-1969) نویسنده ایرلندی-کانادایی است. کتاب «اتاق» در سال 2010 در لیست نهایی نامزدهای دریافت جایزه بوکر قرار داشت. در سال 2015، فیلمی با همین عنوان، با اقتباس از این کتاب ساخته شد که نامزد دریافت 4 جایزه اسکار و برنده دریافت جایزه اسکار بهترین بازیگر زن شد.
برای جک پنج ساله، اتاق تمام دنیاست. او در همان اتاق به دنیا آمده و بزرگ شده است؛ اتاق جایی است که او با مادرش زندگی می‌کند و آنجا با یکدیگر خواندن و نوشتن یاد می‌گیرند و می‌خورند و می‌خوابند و بازی می‌کنند. هر شب ماما او را در کمد لباس‌ها محکم می‌بندد تا بخوابد، چون نیک پیره قرار است که بیاید و او باید قبل از آمدنش خواب باشد.
جک اتاق را خانه و تمام دنیای واقعی خود می‌داند، داستان اما برای مادر جک متفاوت است. برای مادرش اتاق یک زندان است که نیک هفت سال پیش، زمانی که او تنها 19 ساله بود، ماما را در آن گروگان گرفت و دیگر اجازه خروج از آن را به او نداد. ماما از سر عشق برای فرزندش اتاق را سرشار از زندگی کرده است اما او می‌داند که این وضعیت رضایت‌بخش نیست. زمانی که خبردار می‌شود نیک به دردسر افتاده و ممکن است بخواهد جان آن دو را بگیرد، به فکر فرار می‌افتد. اما برای این فرار نخست لازم است تا به جک بفهماند که دنیایی ورای اتاق نیز در جریان است...
مرتبط با این کتاب

نظرات کاربران
هنوز نظری برای این کتاب ثبت نشده است.