در قسمتی از کتاب می خوانیم:
" آن ها می خواهند علی را از خانه بیرون ببرند. فاطمه از جا بر میخیزد و در چهارچوبه ی در خانه می ایستد. او راه را می بندد تا نتوانند علی را ببرند.
عمر به قنفذ اشاره قنفذ با غلاف شمشیر فاطمه را می زند خود عمر هم با تازیانه می زند."
مرتبط با این کتاب

نظرات کاربران
هنوز نظری برای این کتاب ثبت نشده است.