نویسنده در کتاب «مسافر تنها» با بهره‌‌گیری از یک داستان بلند 10 فصلی سعی در شناسایی چهارمین شهید محراب، آیت‌الله اشرفی اصفهانی دارد. این داستان، از جایی شروع می‌شود که خواننده اصلا انتظارش را ندارد. یک پسر ژاپنی به نام «یوکی» هم‌سن و سال راوی داستان همراه با پدر و مادرش از ژاپن به ایران می‌آیند. یوکی، یکی از اقوام راوی به شمار می‌رود و ماجرای نسبت فامیلی او از این قرار است که عموی راوی پس از سفر به ژاپن و کار در این کشور، همسری از آنجا اختیار کرده و او را برای زندگی به ایران آورده است. یوکی و پدر و مادرش، کنجکاوانه به تهران و نقاط مختلفش نگاه می‌کنند و هنگامی که قصد اقامت در خانه‌شان در بلوار شهید اشرفی اصفهانی را دارند، این سئوال برایشان پیش می‌آید که شهید اشرفی اصفهانی که بزرگراهی در تهران به نام او مزین شده، کیست. در واقع، امجدیان داستان را با یک کنجکاوی نوجوانانه از سوی یوکی شروع می‌کند تا مخاطبان نوجوان کتاب با این پسر نوجوان ژاپنی احساس انس کنند. نویسنده که نگارش تاریخ معاصر ایران برای معرفی قهرمانان انقلاب به نوجوانان را ضرورتی آشکار می‌داند، معتقد است که نسل امروز علاقه بسیاری به مباحث تاریخی و پیشینه خود دارد تا آنجا که در یافتن اطلاعات از‌ آن دوران بسیار کنجکاوند.
مرتبط با این کتاب

نظرات کاربران
هنوز نظری برای این کتاب ثبت نشده است.